فاطمه حلما جان مافاطمه حلما جان ما، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
فاطمه اَسما جان مافاطمه اَسما جان ما، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره
بابا حمیدرضابابا حمیدرضا، تا این لحظه: 38 سال و 8 ماه سن داره
مامان عارفهمامان عارفه، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 14 سال و 14 روز سن داره

❤ღفاطمه حلما و فاطمه اَسما❤دو هدیه ی ماه رمضانღ

21مهر-پست ناقص

سلام فردا امتحان دارم و امروز 4جا باید مهمونی میرفتم حلما هم دائم بی تاب بود.الهی بمیرم برای اشکهات که از گوشه چشمات میریخت و برای انگشت شستت که از شدت درد ناخنت و بهش فشار اوردی "مشت میکردی دستتو" و شستت زخم شد فدای نگاه ملتمسانه ت بشم وقتی دلت میخوای بغلت کنم و به سینه م بچسبونمت تا آروم بشی و تو هم وقتی بغلت میکنم و باهات حرف میزنم"بهت میگم هیچی نشده دخترم...هیچ جاییت درد نداره که...حلما باید بخنده...در و به رو غم ببنده"   اونوقت کم کم خوابت میبره تو بغلم و تا میذارمت توی تخت و ازم دور میشی دوباره گریه میکنی خد ایا  کمکمون کن الآن هم داره مثل دیشب نق میزنه دوباره میام ...
22 مهر 1392
1